loading...

آئین مستان

متن سینه زنی واحد شب پنجم محرم عبدالله بن الحسن,متن سینه زنی واحد شب پنجم محرم,عبدالله بن الحسن,متن سینه زنی واحد عبدالله بن الحسن,شب پنجم محرم,سینه زنی واحد شب پنجم محرم عبدالله بن الحسن,سینه زنی واح

آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
مقتل امام حسن عسکری علیه‌السّلام ‌ 7 2235 aboozar
مقتل امام رضا علیه‌السّلام 9 1746 aboozar
مقتل امام حسن مجتبی علیه‌السّلام 9 1293 aboozar
اهانت مرد شامی به امام حسن مجتبی (ع) 0 696 aboozar
مواعظ مهم امام حسن مجتبی (علیه السلام) در ساعات پایانی عمر 0 633 aboozar
متن مقتل ---- زیارت جابر بن عبدالله انصاری در روز اربعین 0 609 aboozar
عسکری صحیح است یا عسگری؟ 0 3494 aboozar
متن مقتل حضرت رقیه (س) 1 6711 aboozar
خطبه زین العابدین (علیه السلام) در کوفه 0 2844 aboozar
متن مقتل امام سجاد (علیه السلام) 3 3819 aboozar
حاج محمدباقر منصوری مداح اهل بیت (ع) درگذشت. 0 3241 aboozar
نیازها و بایدهای هیئت داری در کلام رهبری 10 3569 aboozar
کلاس مداحی حاج میثم مطیعی برای نوجوانان 0 4141 aboozar
احادیث درمورد ایام عزاداری 1 3678 aboozar
متن مقتل معتبر حضرت زهرا (س) 9 7262 aboozar
چرا نام پدر میثم مطیعی در لیست ترور منافقین قرار گرفت؟ 0 4952 aboozar
حاج غلامرضا سازگار:دوست دارم درحال ذکر اباعبدالله الحسین(ع) از دنیا بروم 0 5894 aboozar
توصیه خواندنی امام حسن عسکری (علیه السلام) به شیعیان 0 4372 aboozar
کتاب مقتلی که دکتر میثم مطیعی در حال ترجمه آن است 0 5539 aboozar
دعای پایان ماه صفر 0 4182 aboozar
خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 37167 زمان : نظرات (1)

لالایی عموش بیاد،مشك و علم به دوش بیاد

گلم با بوسه ی عمو ،خدا کنه به هوش بیاد

لالایی باباش بیاد، سوار ذوالجناش بیاد

صدای خنده گلم ،برای عمه هاش بیاد

لالایی بارون بیاد، خوشی به خیمه مون بیاد

عمو نره سمت فرات، ابرا تو آسمون بیاد

وقتی بچه خوابه،میدونی چرا خوابه؟ شكمش سیره،گرسنه اش نیست،خدا كنه همه بچه ها خواب باشند امشب،میدونی چرا خوابه؟تشنه اش نیست،میدونی چرا خوابه؟ تازه تو بغل مادرش بوده، بچه ای رو نیم ساعت دست به دست كنی بیدار میشه،یه ساعت هركی تو خیمه بغلش كرد،آروم نشد.

لالایی بارون بیاد؛ خوشی به خیمه مون بیاد

عمو نره سمت فرات، ابرا تو آسمون بیاد

همش گفتیم بیاد،بیاد،حالا این یكی نیاد،چی نیاد؟

لالایی خزون نیاد، حرمله با کمون نیاد

آتیش به جونمون بسه، آتیش به خیمه مون نیاد

ناله میزنی بگم؟یا بچه رو حسین عمودی گرفته كه لشكر ببینه،یا بچه رو دو دست گرفته بغل كنه،خداحافظی كنه،در هر دو صورت:

لالایی خدا کنه ،تو خیمه سرصدا نشه

هرچی میخواد بشه بشه، سر از تنت جدا نشه

وای...حسین..

اینی كه مقتل میگه،فذبحوه من اذن الی اذن،یه بچه شش ماهه رو در نظر بیار،ببین از گوش تا گوش چقدره،ببین یه سر اگه از گوش تا گوشش بریده بشه،چی میمونه؟وای حسین...شماها مَردید،این همه سال گذشته،من دارم برات تعریف میكنم،داری گریه میكنی،حالا ببین مادر چه كرده كربلا، فذبحوه من اذن الی اذن،می خوام یه جایی ببرمت،شب هفتم،خیلی از مریض ها التماس دعا گفتند،آورد علی رو پشت خیمه ها،بمونه حسین چه بلایی سرش اومد،بخدا روضه علی اصغر پاره شدن گلو نیست،اینها پاره گلو زیاد داشتند،روضه علی اصغر اینه،كسی كه تكلیف عالم رو معلوم میكنه،كارش به جایی رسید،هی یه قدم میرفت،برمیگشت،متحیر،یه نگاه میكرد،میدید زنها جلو در خیمه اند،رفت پشت خیمه،نشست رو خاك،بچه رو آروم آروم گذاشت،دید علی دست انداخته تیرو گرفته،تیر و كشید بیرون،سر داره جدا میشه،سر و آروم آروم كنار بدن گذاشت،حسین.......نماز صبر خوند،استعینو بالصبر و صلوة،تا اومد علی رو بذاره،الله اكبر،اومد آروم سروچسبوند،به بدن،پارگیه گلو پیدا نشه،مادر داره میاد،رباب خودش رو رسوند،یه نگاه به علی كرد،میخوام یه حرفی بزنم باید ناله بزنی،داد بزنی،ان شاءالله كه گلوی بریده رو ندید مادرش،حنجر بریده رو ندید،حسین سر رو یه جوری گذاشت،مادر نبینه سه شعبه چه كرده،ای وای،می خوام از رباب بگم،اولشم گفتم،اینجا،حنجر بریده ندید،ندید،میدونی كی حنجر بریده دید،لااله الا الله،راوی نقل میكنه،میگی وقتی داشتن با چوب میزدن رو لبها،دیدن یه زنی از تو اُسرا دوید،رفت،سر حسین رو بغل كرد،دید رگُ بریده،چقدر بریزه تو خودش،دید دیگه الان وقتشه،یه دل سیر ناله بزنه،سر بریده رو بغل كرد،رباب برات بمیره،حسین.......

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 8676 زمان : نظرات (2)

شب هفتمه، از فردا قصه ی عطش شروع میشه، از فردا داستان عطش به خودش شكل تازه ای میگیره، كدوم عطش، اصلاً این عطش چیه، چیه كه از آدم ابوالبشر وقتی كه خمسه ی طیبه رو بهش یاد میده، جبرئیل به اسم اباعبدالله علیه السلام كه میرسه، برا آدم روضه ی عطش خونده میشه، از آدم تا خاتم، پیغمبر ما هم همینطور، هنوز به دنیا نیومده، این آقا تو رحم مادرش روضه عطش میخونه، این چیه؟عطش عطش، هركی میرسه میگه عطش، امام سجاد علیه السلام میخواد برا باباش سنگ قبر درست كنه، با انگشت مینویسه:هذا قبر حسین بن علی الذی قتلوه عطشانا، امام رضا علیه السلام به ریان بن شبیب می خواد حدیث بگه، یه جمله می گه: صغیرهم یمیتهم العطش ، همه میگن عطش، آقات ، امام زمان(عج)، وقتی تكیه به دیوار كعبه میزنه، میگه یا اَهلَ العالَم اِنَّ جَدِی الحُسَین قَتَلُوهُ بكربلاعَطشاناً، چرا این عطش اینقدر مهمه، این مقدمه ی روضه منه، چه خبره تو این عطش، چه سرّی تو این عطش نهفته است، اینقدر سخت و جانگدازه این عطش، از فردا آب رو میبندند، اهلبیت پیغمبر در محاصره ی بی آبی قرار میگیرند، من از شما سئوال میكنم، مگه سپاه ابی عبدالله چه سپاهیه؟یه عده زن  و بچه با حسین هستند، از روز اول دستور دادند، حسین رو از آب دور كنند، یه جایی حسین علیه السلام خیمه بزنه، یه جایی كه فاصله داشته باشه با شریعه، با این راحتی نزدیك نشه، یكی از اون حرفایی كه حربن یزید ریاحی رو منقلب كرد، یه مهاجه ای داره با عمرسعد روز عاشورا، باهاش حرف زد، حر به عمرسعد لعنت الله علیه گفت: عمرسعد این آبی كه تو بستی به حسین، حیوانها ازش استفاده میكنند، تو چیكار داری؟ كجای دینه؟این زن و بچه باهاشن، سه روز آب رو بستی، ببین صدای گریه قطع نمیشه. اینها اینقدر پست بودند، آب رو بستند میخواستند از نظر ضعف جسمانی، وقتی آب نباشه، كم كم بدن قواش تحلیل میره، جانبازا ، بچه رزمنده ها، اگه تو جلسه باشند، تو جبهه تشنگی كشیدید دیگه، دیدید تشنگی چیكار میكنه با آدم، اونم رو بچه،  بعد آدم زخمی میشه، مجروح میشه، زخمی آب بدنش تحلیل میره، نیاز به آب داره،  اینها همه نشون میده عطش چه كرده، الله اكبر، اما همه ی داستان عطش برای اصحاب و یاران و لشكریان اباعبدالله، هر جوری بگی قابل توجیهه، اما برا یه نفر قابل توجیه نیست، بهتر بگم، همه رو میتونی آروم كنی، همه زبون دارن میتونن اظهار عطش كنن، آدم باهاشون حرف بزنه، راضی شون كنه، آرامشون كنه، اما من سئوال دارم، یه بچه ی شیرخواره رو چه جوری باید آروم كرد؟اگه بچه ات تشنه باشه، این بچه بیدار شده، این بچه تشنه است، تا حالا برات پیش اومده؟ راهش ببر، باهاش بازی كن، بغلش كن، رو پات بخوابونش، فایده نداره،  بچه ی تشنه آب میخواد، .. یا حسین............

لالا،  لالا لالا، ای گل پونه

قناریِ بی آب و دونه

خدا خودش روزی رسونه

لالا،  مادر تو بدون شیره

گریه نکن صدات میگیره

این لبِ یا این که کویره

لالا،  لالا لالایی

بچه رو دست نگه داریم خود به خود گردنش، سرش، پیدا میشه

لالا نشون نده اینقدر گلوتو

وا کن دو دست کوچولوتو

دعا بکن یه کم عموتو

لالا،  لالا لالایی

لالا پرستوی سرخ و سفیدم

کی گفته من شیرت نمیدم

شیری نمونده ای امیدم

لالا لالا

گفتم یكی به سقا

 بگه داره میشه دیر

زودتر بیاد و گرنه

بچه ام می اُفته از شیر

لالا لالا عزیزم

گریه نكن، اینها دلشون رحم نمیاد، صدا زد داره بچه گریه میكنه، امیر پدر رو بزنم یا پسر رو، گفت:مگه سفیدی زیر گلو رو نمیبینی، وای، حسین داشت حرف میزد، یه مرتبه دید سر علی اوفتاد، ای حسین.......

ابی عبدالله اومد پشت خیمه ها، چه گذشت به دل حسین علیه السلام، ان شاءالله هیچ  پدری به روز حسین نیوفته، ان شاءالله هیچ بابایی بچه تو بغلش نمیره، روی برگشتن نداشت، یه قدم می گذاشت، لااله الا الله، نمی دونم بگم یا نه،  این بچه زیر عبا، بعضی وقت ها از حال میرفت،  نمی دونم ، اصلاً جونی تو بدن مونده بود، این كه میگن :فذبحوه من اذن الی الاذن، مگه یه بچه چقدر گردن داره، چقدر سر داره،  رفت پشت خیمه ها، خودش با دست خودش یه قبر كند، می خوام بگم، تنها شهیدی كه حسین، خود ابی عبدالله دفنش كرد، این آقا زاده علی اصغره، دفنش كرد، چرا دفنش كرد؟من چند تا دلیل میگم، خودت دیگه ناله داری بزن، منم میشینم با تو ناله میزنم، شاید حسین این بچه رو دفن كرد، اولین دلیلی كه من به ذهنم می رسه، میگم حسین حال روز خیمه هارو میدونست، می دونست زن و بچه چه غوغایی تو دلشونه، میدونست اینها بدن علی اكبر رو دیدند، بدن قاسم رو دیدند، از همه  بالاتر اینها داغ عباس رو دیدند، می دونست دیگه طاقت ندارند،  اگه این بدن رو ببینند، اگه این حلقوم رو ببینند، همه دق میكنند،  یه دلیل دیگه،  ابی عبدالله شاید به علم امامت، می دونه بعد از عاشورا، اینها چیكار میكنند، زود بدن رو دفن كرد، آخه میدونه اینها آماده شدند، چرا؟ میدونه اینها اسب هاشون رو نعل تازه زدن، قراره رو بدنها برن و بیان، وای، یه دلیل دیگه، شاید به این خاطر دفن كرد، گفت:اینها خیلی نامردند، شاید به علم امامت داره میبینه، یكی یكی سرها رو به نیزه كردن، آخه یه سر شیخواره، حسین........ من و تو یه چیزی رو داریم میشنویم، مادرها خیلی گوش بدن، من و تو داریم میشنویم داریم جون میدیم، فقط امشب بگو وای از دل رباب، میدونستی رباب گریه نكرده؟ جلوی حسین گریه نكرد، ما گریه میكنیم، سبك میشیم، آدم داغ میبینه بهش میگن بذار راحت باشه، بذار گریه كنه، سبك بشه، گریه نكنه همه میترسن، میگن این گریه نكنه دق میكنه،  اما بمیرم، رباب چه كرد؟گریه نكرد، میدونی كی گریه كرد، شام غریبان گریه كرد، وقتی آب آزاد شد گریه كرد، زینب گفت:حالا چرا گریه میكنی؟گفت:خانم جان آب رو ببین، یه قطره اش رو به بچه ام ندادن، فرج امام زمان(عج) رو بخواه، بدم المظلوم، دستات رو بیار بالا، الهی العفو

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 1865 زمان : نظرات (0)

اگه یه مجنون داره لیلا

عالم مجنون لیلای ما

تک آیه سوره دلها

اللهم الرزقنا کربلا

دیوانه ام کرده غمت

می گردم دور پرچمت

بشکافند گر قلب مرا

نوشته دوست دارمت

حسین، پدر و مادرم فدات

حسین، الهی جون بدم برات

حسین، دیوونم کرده کربلات

در دام عشق تو افتادم

چه خوش صیدم کردی صیادم

گر پرسند نام و نشانت چیست

گویم اهل حسین آبادم

مشت بستم رو وا نکن

بین خوبات رسوا نکن

کم طاقتم کرده حرم

هی امروز و فردا نکن

حسین، پدر و مادرم فدات

حسین، الهی جون بدم برات

حسین، دیوونم کرده کربلات

به کوری چشم حرمله

دورت می گردم با هروله

زندگیم اولش هیئت بود

ایشاالله آخرش مقتله

محول الاحوال من

شور من عشق و حال من

ردم مکن آقا مگه

نفرستادی دنبال من

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 3570 زمان : نظرات (0)

کوفیا به هم میگن داره بوی حسن میاد

این پسر مدینه است، زخمی داغ سینه است

نگاه کنید تو خـیمـه منتظرش سکینه است

غیرت حسن میون رگاش داره میجوشه

اومده میدون تا که مجتبـایی بخـروشـه

صد تا مجتبی میجنگه حالا گوشه به گوشه

وای به ای ذنب قتلت

من گل یاسمنم میخـوان که پرپرم کنن

سم مـرکـبا میخوان گلاب قمصرم کنن

هر کسی کینه داره نیزه برام میاره

بارون سنگه داره رو پیـکرم میباره

ای عـمـو بــیـا دم آخـری یـاد بابا کن

یک نگاه به این قدو قامت مثل رعـنـا کن

زیر سنگ و چوب عمو پیکرم رو تو پیدا کن

وای به ای ذنب قتلت

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 6429 زمان : نظرات (0)

این خانواده همینن،  قول بدن پای قولشون می مونن، شب عاشوراء این آقا زاده ی سیزده ساله ای كه امشب اومدی براش ناله بزنی، وقتی عمو بهش گفت:مرگ در نزد تو چگونه است، چه كرده من نمی دونم، این جمله چقدر زیبا می درخشه بر تارك تاریخ كربلا، وقتی دید وجود قاسم لبالب از عشق شهادته، تا قاسم گفت:اهلا من العسل، بعد گفت:عمو آیا من كشته میشم فردا، آیا اجازه  میدان دارم خودم رو برات فدا كنم، عمو بهش قول داد، فردا تو رو می كشند،  ابی عبدالله از شب عاشوراء تكلیف قاسم رو روشن كرد، فرمود:می كشنت، به بلای عظیمی دچارت می كنن، همه ی مقاتل نوشتند، من می خوام بگم این بلای عظیم چیه امشب، قول داد قاسمم خودت رو آماده كن، از موقعی كه عمو بهش گفت تو رو می كشند، دیگه سر از پا نمی شناخت، اول رفت تو خیمه ، مادرم شمشیرم رو بده، خودش رو آماده كرد، جانم به این آقازاده، چه كرده امام حسن علیه السلام، چه پسری، چه میوه ی دلی، چه اتفاقی است كه یك جوون سیزده ساله این قدر جگردار می شه، این قدر نترس می شه، این قدر بی مهابا، وقتی مقتل رو ورق می زنی، می بینی این آقا زاده زده به قلب لشكر، ان تنكرونی فانابن الحسن،  چند هزار نفر ، جلوی قاسم لال شدند، وقتی گفت:من پسر حسنم ، آیا این به خاطر اینه كه پسر امام مجتبی است، یه دلیلش همینه، آقا امام باقر علیه السلام فرمود:خوشبخت اون پدری است كه پسرش رفتار و كردار و چهره اش به او بره،  این پدر می تونه بگه من خوشبختم، آقا امام حسن علیه السلام، شما چیكار كردید تو جمل، چه كردی تو اون جنگ ها كه این پسر سیزده ساله ات، یه نفری بایسته بگه اهلا من العسل، یه حرفی بزنم سادات ببخشند، درسته این پسر امام مجتبی است، اما نوه ی زهراست، این پسر ، نوه ی صدیقه ی كبری است، اصلاً شیر مادر تو وجودشه، مادر بزرگ وقتی حضرت زهرا سلام الله علیها باشه، قربونش برم، این ها به مادربزرگشون رفتن، هم خودش و هم اون عبدالله، عبدالله هم همینه، اینها به مادر بزرگ رفتن، هم به امیر المؤمنین علیه السلام، هم به بی بی دوعالم،  اجازه بده من یه جمله بگم، اینها بی خود نبود اینهمه شجاع بودن یه تنه به قلب دشمن زدند، آخه مادر بزرگشون هم یه نفری جلو همه ایستاد، ببخشید مُحرمه،  نمی تونم راحت روضه ی فاطمیه بخونم، اما یه جمله ، سادات گریه می كنن؟ اینها از مادر بزرگ یادگرفتن، یه نفری اومد كمر بند مولارو گرفت، برو مقتل رو بخون، وقتی عمو بهش اجازه ی میدان داد، رفت، اومد از عمو جدا بشه، اون وداع و  اون گریه ها و حتی غشیه علیهما بماند،  می دونی قاسم یه نگاه به عمو كرد چی گفت:دقیقاً همون جمله ای رو گفت، كه مادرش تو مدینه گفت، وقتی از تو مسجد مولا رو آورد بیرون، یه نگاه كرد فرمود: روحی لروحك الفداه یا اباالحسن، نفسی بنفسك الوقاء یا اباالحسن، قاسمم یه نگاه به عمو كرد،  عمو قاسم فدات بشه، اجازه دادی من برم، رفت میدان، چه میدان رفتنی، شروع كرد رجز خوندن، الله اكبر، تا خودش رو معرفی نكرده،  حواست هست قاسم چه جوری رفته میدان، قاسم تنها شهیدی است كه به اندازه بدنش سپر و جوشن پیدا نشد، ابی عبدالله یه تیكه از آستینش رو كند، هم براش عمامه درست كرد، تحت حنكش رو مثل كفن تن قاسم پوشوند، حواست هست یا نه، اصلاً تصور میكنی یه نوجوان سیزده ساله، هر كاری كردن، پاش به ركاب اسب نرسید،  لااله الا الله ، می خوام یه حرفی بزنم، شب شیشم دارم میگم، می دونی لشكر دشمن جوهرو وجود نداشتن این نانجیب ها، اصلاً از مبارزه تن به تن فراری بودن، شما برو تاریخ رو ورق بزن، اینها آدمی نبودن رو در رو با كسی مقابله كنند، نامرد بودند، همه كاراشون رو كوفیا با نامردی جلو بردن،  می دونی رسمشون چی بود، رسمشون این بود، اول سنگ باران می كردند، خودت جلو تر از من برو، كربلا چهار نفر رو سنگ بارون كردند، خیلی عجیبه، یه بار حُرّ رو سنگ بارون كردند، مقتل می گه یه بار عابث  رو سنگ بارون كردن، یه بارم قاسم سیزده ساله رو، آخریشم كه خود ارباب بی كفن ما حسین علیه السلام بود، داشت حرف می زد، سنگ بارونش كردن، بگذرم، تا گفت: ان تنكرونی فانابن الحسن، لشكر دیدن حریف این نمی شن، داستان ارزق شامی رو شنیدید،  هر كی رو فرستادن، تك به تك ، تن به تن با قاسم بجنگه دیدن نه،  این معلوم جگر داره، فهمیدن این نوه ی علی است، دیدن فایده نداره، لشكر و باز كردن، قاسم و كشوندن وسط لشكر دشمن، وقتی قاسم اومد وسط میدان، هی پشت سرش لشكر جمع شد، قاسم رو محاصره كردن، شروع كردن سنگ باران كردن، ای وای...

تا لاله گون شود كفنم بیشتر زدند

از قصد روی زخم تنم بیشتر زدند

قبل از شروع ذكر رجز مشكلی نبود

گفتم كه زاده ی حسنم بیشتر زدند

این ضربه ها تلافی بدر و حنین بود

گفتم  علی و بر دهنم بیشتر زدند

 حسین......شما باید نگاه كنید ببینید یه عالم بامحاسن سفید اشك می ریزه، آدم منقلب می شه، حالا تصور كن، امام زمان(عج)با این روضه ها چه میكنه، یه بیت:

می خواستند از نظر عمق زخم ها

پهلو به فاطمه بزنم بیشتر زدند

فقط یه جمله بگم، یه لحظه كار به جایی رسید ابی عبدالله دید صدای قاسم داره میآد، یكی از لابه لای اسب ها هی می گه عمو كجایی،  حسین....قربونت برم آقا جان، من شك ندارم تو قاسم رو بیشتر از علی اكبر می خواستی، این جنس شما اهلبیته، آخه این یتیمه، این عزیز داداشته، یادگاری بود، ای وای، رسید به قاسم،  بعضی مقاتل نوشتند، ابی عبدالله تا رسید دید سر قاسم تو دست قاتله، الانه كه سر از بدنش جدا كنه، آی حسین... می خوام یه جمله بگم، هر كی تاحالا ناله نزده، ای وای،  ابی عبدالله چقدر قد داره، قد و بالای حضرت چقدره، یه نوجوان سیزده ساله ام چقدر قد داره، خودت دیگه بقیه روضه رو بخون، من میشینم گریه میكنم، لشكر دیدن ابی عبدالله قاسم رو بغل كرده، می خوای بدونی بلای عظیم یعنی چی؟دیدن قاسم رو حسین به سینه چسبونده، اما پاهاش رو زمین كشیده می شه،  ای حسین.......... حالا دستت رو بیار بالا به نیت فرج امام زمان(عج)، سه مرتبه یا حسین، یاحسین، یاحسین

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 7406 زمان : نظرات (0)

حال دل خیلی خرابه، کار دل ناله و آهه

شب پنجم محرم، دل ما تو قتلگاهه

چقدر تیر چقدر سنگ، چقدر نیزه شکسته

روی خاک تو موجی از خون، یوسف زهرا نشسته

یا حسین غریب مادر

اون کیه میره تو گودال، گمونم یه نوجونه

مثه بچه شیر می مونه، وقتی که رجز می خونه

میگه من هنوز نمردم، که عمومو دوره کردید

سی هزار گرگ دور یک شیر، به خدا خیلی نامردید

از امامش مثه مادر، تو بلا دفع خطر کرد

جلوی طوفان شمشیر، لاله دستشو سپر کرد

یا حسن غریب مادر

توی خون داره می خنده، عمو جون دیدی که مردم

اگه تو خیمه می موندم، جون عمه دق می کردم

خدا رو شکر نمی مونم، تو غروب قتل و غارت

مثه بابام نمی بینم، سوی ناموسم جسارت

 

تعداد صفحات : 6

درباره ما
Profile Pic
وبلاگ آئین مستان مرجع اشعار مذهبی، متن مداحی همراه باسبک، دانلود مداحی، آموزش مداحی، کتاب های مقتل و کتاب های آموزش مداحی می باشد. .::::::::.هر گونه كپی برداری از مطالب این سایت با ذكر صلوات برای فرج امام زمان (عج) بلامانع می باشد.::::::::. *****شما هم می توانید با تایپ اشعار مذهبی و متن روضه ها و ارسال آن از طریق سه روش: 1- عضویت در سایت و ثبت نام در انجمن 2- ارسال به ایمیل 3- درج آنها در قسمت نظرات اسم خودتان را در زمره خادمین ائمه اطهار علیهم السلام ثبت نمایید.*****
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3320
  • کل نظرات : 204
  • افراد آنلاین : 12
  • تعداد اعضا : 347
  • آی پی امروز : 667
  • آی پی دیروز : 610
  • بازدید امروز : 4,356
  • باردید دیروز : 4,076
  • گوگل امروز : 42
  • گوگل دیروز : 38
  • بازدید هفته : 4,356
  • بازدید ماه : 4,356
  • بازدید سال : 1,319,389
  • بازدید کلی : 19,825,217